۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

نگاهی به زندگی و فیلم های «پرویز پرستویی»(دانشنامه بازیگران)


در سال 1334 در روستای «چارلی»، از توابع شهرستان همدان، پسری دیده به جهان گشود، که متن حاضر، به بازتاب زندگی نامه، آثار و جوایز او خواهد پرداخت. قبل از معرفی، باید بگویم که تا این زمان (شهریور 1388) او به همراه «فرامرز قریبیان» رکورد تصاحب سه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد، از جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم فجر را در کارنامه‌ی خود به ثبت رسانده است. اگر هنوز او را نشناخته‌اید، باید بگویم که او کسی نیست جز «پرویز پرستویی». خانواده‌ی او در سال 1337، یعنی زمانی که او سه سال بیشتر نداشت، به تهران مهاجرت کردند. پدرش که در همدان با کشاورزی روزگار گذرانده بود، در تهران و کرج به فروش اجناس بلور، به شکل دوره ‌گری مشغول شد. آن‌ها در خانه‌ای اجاره نشین شدند. از آن خانه‌هایی که در هر اتاق یک مستاجر ساکن است و تعدادشان در دروازه غار کم نیست. اما پس از چندی آن‌ها توانستند، با پس انداز مادرش خانه‌ای دو طبقه، که در هر طبقه پنج اتاق داشت را از همشهریانشان، به قیمت 11000 تومان خریداری کنند، تا همه، علی‌الخصوص فرزندان، با راحتی و آرامش بیشتری در اتاق شخصی‌شان مشغول به درس خواندن شوند. پرویز برای تحصیل، مدتی را در مکتب‌خانه گذراند، (در آن زمان هنوز در تهران، مکتب‌خانه تا حدودی رواج داشت) اما پس از مدتی به مدرسه رفت، تا با علم روز آشنایی بیشتری پیدا کند. او در دوران تحصیل فعالیت‌های فراوانی انجام داد؛ از جمله فروش یکی دو جعبه میوه همراه با باقالی‌های پخته‌ی مادرش در گوشه‌ای از محل، آن هم زمانی که دوران دبستان را می‌گذراند. او بزرگ‌تر که شد، در چهارده سالگی، با کارگری برای مخابرات محل و جا به جا کردن میلگردهای داغ برای آن‌ها کمک خرج خانه بود. هم زمان با این کار، او در مدرسه، تئاتر هم کار می‌کرد. او در بین هم کلاسی‌ها و دوستان و بچه‌های محل، شهره و پرطرفدار بود. شوخ طبعی و بذله‌گویی او (که شاید پایه‌ی اصلی برای موفقیت او در نقش‌های کمدی‌اش باشد) محبوبیت خاصی را در میان همه برایش ایجاد کرده بود. این نوجوان پرشور و پر کار، محرم‌ها نیز سعی کرد با برگزاری شبیه‌خوانی به عزاداری مردم رنگ و بویی دیگر ببخشد. پرستویی پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان، به کار مشغول شد. اما همیشه عصرها پس از پایان کار به لاله‌زار می رفت و به تماشای تئاتر می‌پرداخت.

در سال 1348 بازیگری تئاتر را، با ایفای نقش در نمایش «ماجرای یک محل» به کارگردانی «بهزاد فراهانی» به صورت حرفه‌ای آغاز کرد. اما، به علت فضای مذهبی حاکم بر خانواده‌اش که ادغام می‌شد با تعریف نادرست از تئاتر و موسیقی در فرهنگ ما (که هنوز هم در نزد بعضی با اصطلاح مطرب بازی از آن یاد می‌شود) و هم چنین، به سبب حجب و حیای ذاتی او و احترامی که برای نظر پدر و مادرش قائل بود، چیزی حدود هفت یا هشت سال، مخفیانه و بدون اطلاع والدینش، به بازیگری و فعالیت در این زمینه ادامه داد.

او یک سال بعد، یعنی در سال 1349 از طریق «بهزاد فراهانی»، با «بهرام بیضایی» آشنا شد و توانست با استفاده از راهنمایی‌های ایشان و استعداد ذاتی و هنر درونی خود، چهار سال بعد، یعنی در سال 1353 برنده‌ی جایزه‌ی «کاخ جوانان»، برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در نمایش «دکه» شود. سپس بلافاصله در سال بعد، یعنی در سال 1354 توانست در همین جشنواره، با کسب دوباره‌ی این جایزه از مقام سال قبل خود دفاع کند؛ اما این بار برای بازی در نمایش «تسلیم شدگان».

همکاری «پرستویی» با «بهزاد فراهانی» و «گروه تئاتر بلوچ» پس از انقلابِ سال 1357 هم ادامه داشت؛ به عنوان مثال، او در تله تئاتری به نام «سنگر» به کارگردانی «بهزاد فراهانی» که در سال 1359 و در ابتدای جنگ ایران و عراق ساخته شد، با بازیگرانی هم چون «هوشنگ حبیب‌زاده» و «رحمان باقریان» به همکاری پرداخت.

فعالیت‌های هنری، به ویژه در سینما و تئاتر، به خاطر عدم امنیت شغلی که می‌توان گفت یکی از معضلات اصلی هنرمندان بوده و هست، جوابگوی مخارج «پرویز پرستویی» نبود. به همین خاطر او در سن 26 سالگی، یعنی در سال 1360 به استخدام دادگستری تهران درآمد، تا با داشتن حقوقِ کارمندیِ ثابت، برای انجام فعالیت‌های هنری‌اش، از حاشیه‌ی امنیتی، مالی برخوردار شود.

سپس در سال 1362، (سالی که برادرش در جبهه‌ی جنگ به شهادت رسید) پیشنهادی به او شد که باعث آغاز فصل جدیدی در زندگی او گردید. این پیشنهاد برای بازی در فیلم «دیار عاشقان» و از سوی کارگردان آن، «حسن کاربخش» به او شد. او در اولین تجربه‌ی سینمایی‌اش آن چنان خوش درخشید که توانست دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مكمل مرد را، از دومین جشنواره ی فیلم فجر، که جایزه‌ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد، از سوی هیات داوران جشنواره بی‌برنده مانده بود را از آن خود کند.

همان طور که قبل‌تر اشاره شد، فصل جدیدی در زندگی این هنرپیشه، پس از نقش‌آفرینی موفقیت آمیز او در فیلم «دیار عاشقان» آغاز شد. البته مطلب بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که نه تنها این اتفاق برای «پرستویی»، آغاز فصل جدیدی را رقم زد؛ بلکه به سینمای ایران هم ورود استعدادی درخشان و فردی با کوهی از پتانسیل بالقوه که در راه بالفعل نمودن آن قدم گذاشته است را نوید می‌داد. او در ابتدای راه بازیگری سینما و در همین سال های آغازین این تجربه، در یک فیلم 16 میلی‌متری به نام «چنگال» ساخته‌ی «حسن نیک‌نژاد» ایفای نقش کرد تا برای روبرویی با دوربین و بازی در مقابل آن تجربه‌ی بیشتری کسب کرده باشد.

در سال 1363، یعنی یک سال پس از ساخت فیلم «دیار عاشقان»، کارگردان این فیلم (حسن کاربخش) که رضایت فراوانی از همکاری اولش با «پرویز پرستویی» داشت، برای بار دوم او را به همکاری دعوت کرد، تا وي در كنار بازيگراني چون «زنده‌ياد خسرو شكيبايي» و «رحمان باقريان»، همانند فيلم «ديار عاشقان» اثری با موضوعیت دفاع مقدس و جنگ، با نام «پیشتازان فتح» را بر پرده‌ی سینماها بنشانند.

پس از بازی در این فیلم، پرستویی غیبتی سه ساله در عرصه‌ی سینما داشت. اما پس از سه سال، یعنی در سال 1366، او در فیلم «سازمان 4» به کارگردانی «حسن جوان‌بخش» و با همکاری، با بازیگرانی چون «اصغر محبی»، «منوچهر اولیایی»، «فرنوش آل احمد» و همچنین در فیلم «شکار» ساخته‌ی «مجید جوانمرد» به ایفای نقش پرداخت.

همكاري اين بازيگر بزرگ سينما، با «مجيد جوانمرد» يك سال بعد، با حضور او در فيلمِ «مار»، از اين فيلم‌ساز تكرار شد. جالب اين جاست كه او باز هم سينما را با غيبتي دو ساله ترك كرد.

اين متاركه در سال 1369 و اولين همكاري او با «رضا حيدرنژاد» (فيلم‌سازي كه شايد بشود گفت اولين كسي بود كه پي به استعداد سرشار پرستويي در عرصه‌ي طنز پي برد و به آن‌ بها داد) در فيلم «حكايت آن مرد خوشبخت» به پايان رسيد، اما باز هم به شكلي موقت؛ زيرا پس از فيلم ياد شده، به مدت سه سال، هيچ كس، هيچ عكسي از او بر سر در سينماها نديد. تا اين كه در سال 1373 او يكي از متفاوت‌ نقش‌هاي خود را كه نقش «جواد كولي» در فيلم «آدم برفي» ساخته‌ي «داود ميرباقري» است را خلق كرد، تا بار ديگر به همگان نشان دهد كه او يك بازيگر تيپ نيست و در هر نقش و هر كاراكتري كه ظاهر شود، بهترين بازي را از او خواهيم ديد.

«جواد كولي» شخصيتي لمپن و لات منش است و پرستويي با حركاتي مثل جويدن هميشگي آدامس و تاب دادن تكه زنجيري به دور انگشتانش، در به ساختن و فرم دادن به اين شخصيت و البته از زاويه‌اي متفاوت، تاثيرگذار بود.

سال بعد، يعني سال 1374 او باز هم تجربه‌ي متفاوتي را در اولين همكاري‌اش با «كمال تبريزي»، با بازي در فيلم «ليلي با من است» به انجام رساند. او در اين فيلم، نقش فيلمبرداري را بازي مي‌كند، كه به خاطر رو در وايسي با همكارش، با وجود ترسي كه از جنگ دارد، به جبهه مي‌رود. در اين سفر، او ناخواسته مسير زندگي‌اش تغيير مي‌يابد.

بازي درخشان او در اين نقش طنز، زمينه‌ساز كار بعدي او شد، يعني «مرد عوضي»؛ ساخته‌ي «محمدرضا هنرمند»، كه خود اين فيلم نيز زمينه‌ساز همكاري‌هاي بعدي بين او و «محمدرضا هنرمند» شد، (كه بعدتر به آن اشاره خواهيم كرد).

نقش پرستويي در «مرد عوضي» باز هم نقشي كميك و طنز بود، كه او توانست با توجه به شخصيت و كاراكتر نقش، اين بار هم، شكلي متفاوت از بازيگري طنز ارائه كند.

اين فيلم (مرد عوضي) در سال 1376 ساخته شد. پرستويي در همين سال پيشنهاد ديگري براي بازي در فيلم «رواني» به كارگرداني «داريوش فرهنگ» دريافت كرد. او در اين فيلم، برخلاف نقش قبلي، رُلي كاملاً جدي را ايفاء كرد. از همكاران او در اين اثر مي‌توان به «زنده‌ياد خسرو شكيبايي»، «نيكي كريمي» و «نيكو خردمند» اشاره كرد.

«پرويز پرستويي» پس از اين فيلم، يكي از سرشناس‌ترين و بهترين آثارش را، كه خيلي از افراد، شايد او را فقط با اين فيلم به ياد مي‌آورند، در همان سال، يعني سال 1376 به اجرا در آورد. اين فيلم «آژانس شيشه‌اي» به كارگرداني «ابراهيم حاتمي‌كيا» بود. بازي تاثيرگذار و به ياد ماندني پرستويي در اين فيلم، همان طور كه قبل‌تر اشاره شد، هنوز در ذهن خيلي از ايرانيان زنده و به ياد ماندني‌ست. اما اين نقش و ايفاي نقش، بيش از همه در ذهن كارگردان فيلم، «ابراهيم حاتمي‌كيا» ماندگار شد. او پس از اين فيلم، اثري ديگر، در سال 1377، به نام «روبان قرمز» را شروع به فيلم‌برداري كرد. نقش‌هاي اين فيلم را يكي «پرويز پرستويي» (كه در فيلم «آژانس شيشه‌اي» نقش «حاج كاظم» را ايفاء مي‌كرد) به عهده داشت. ديگري، «رضا كيانيان» بود، (كه بازي‌گردان و بازيگر نقش پليس امنيتي بود.) و «آزيتا حاجيان»، كه او هم نقش فاطمه، همسر «حاج كاظم» را در فيلم «آژانس شيشه‌اي» ايفاء كرد، بود. همان طور كه گفته شد، اين فيلم در سال 1377 يعني يك‌سال پس از فيلم «آژانس شيشه‌اي» ساخته شد.

اما پس از درگيري پرستويي با دو نقش خلط شده با مسائل جنگ و دفاع مقدس، او، دومين همكاري‌اش را با «محمدرضا هنرمند» و باز هم با فيلمي طنز و كمدي ادامه داد؛ اثري به نام «موميايي 3». پرستويي در اين اثر، نقش كارآگاهي وظيفه‌شناس ولي دست و پا چلفتي را به زيبايي ايفاء كرد. صحنه‌ي حركات به ظاهر آهسته‌‌ي (اسلوموشن) او، و يا صحنه‌ي مكالمه‌ي او با زنِ صاحبِ موميايي، در آمبولانس سرقت شده، يكي از به ياد ماندني‌ترين صحنه‌هاي سينماي كمدي كشور ماست.

فعاليت هنري پرستويي در سال 1378 به نوعي يكي از پركارترين سال‌هاي وي در زمينه‌ي سينماي طنز به شمار مي‌آيد، زيرا او، به غير از بازي در فيلم «موميايي 3» در دو فيلم طنز ديگر، در همان سال، به نام‌هاي «عشق شيشه‌اي» و «شوخي» ايفاي نقش كرد. «عشق شيشه‌اي» را با «رضا حيدرنژاد» به عنوان كارگردان و «شوخي» را با «همايون اسعديان» به همكاري پرداخت.

اما در سال 1379 اين روند با بازي او در فيلم «موج مرده» ساخته‌ي «ابراهيم حاتمي‌كيا» كاملاً عوض شد. او در اين فيلم باز هم نقش يكي از فرماندهان سپاه، در جنگ را ايفاء مي‌كرد؛ كه در آستانه‌ي بازنشستگي درصدد انتقام گرفتن از ناو آمريكايي «وينسنس» است. اما، دومين فيلم او در سال 1379 يكي از پرانتقادترين و شايد بتوان گفت بدترين اثر اوست. اين فيلم «آب و آتش» نام دارد، و ساخته‌ي «فريدون جيراني» است. كارگرداني كه با وجود ساختن چند فيلم، تنها اثر جدي‌اش (البته فقط به زعم نگارنده) فيلمِ «قرمز»ِ اوست.

پرستويي در اين فيلم نقش يك نويسنده را بازي مي‌كند. اما فيلم بعدي او، باز هم به حيطه‌ي سينماي طنز بازمي‌گردد، و باز هم همكاري ديگري است با «محمدرضا هنرمند» در فيلم «عزيزم من كوك نيستم!».

او در این فیلم، نقش یک منشی دادگستری را برعهده دارد، که در خانه پدر دلسوزی نیز هست. می‌توان گفت این فیلم، بر روی بازی «پرستویی» می‌چرخد و شاید بشود گفت که زیباترین و تنها بخش خوب فیلم، بازی این بازیگر است. این فیلم در سال 1380 ساخته شده است. یک سال بعد، پرستویی یکی از متفاوت‌ترین پیشنهادها در طول عمر هنری‌اش را، از «احمدرضا معتمدی» و برای بازی در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» دریافت کرد. این فیلم چون دیگر ساخته‌ی معتمدی، یعنی فیلم «زشت و زیبا» از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است. این پیچیدگی‌ها بیشتر از محتوای فلسفی اثر نشات می‌گیرد. پرستویی در این فیلم نقش جانبازی شیمیایی را بازی می‌کند، که کارمند دادگستری است، و پیگیر پرونده‌های مفاسد اجتماعی. نکته‌ی اصلی بازی پرستویی در این فیلم، آن جاست که او به هیچ وجه، مرعوبِ بازیِ بازیگران و اساتیدی چون «علی نصیریان» و «عزت‌الله انتظامی» نشده و بازی کاملاً مستقل و به شدت درگیر با نقش را، از خود به نمایش می گذارد. باید گفت که این یکی از دلایل اصلی شهرت و محبوبیت این بازیگر تواناست.

پس از این فیلم، او در همین سال 1381 در فیلم «بانوی من» اثر «یدالله صمدی» به ایفای نقش می‌پردازد. او در این فیلم، نقش فرهاد، جوانی عاشق پیشه را ایفاء می‌کند.

سپس، پس از این فیلم، در دومین همکاری خود با «کمال تبریزی»، یکی از جنجالی‌ترین و پرمخاطب‌ترین آثار سینمایی، پس از سال 57 را، بر پرده ی سینماها به نمایش درآورد.

آری، فیلم «مارمولک» را. پرستویی در این فیلم نقش لمپنی و دزدی را ایفاء می‌کند، که در لباس روحانی، سعی در پنهان کردن هویت اصلی خود را دارد.

سوای انتقاد برخی محافل و شخصیت‌های مذهبی، این فیلم از سمت مردم و بسیاری از منتقدان مورد اقبال زیادی قرار گرفت. پس از این فیلم؛ پرستویی با «احمدرضا درویش» برای اولین بار در فیلم «دوئل» همکاری کرد، این فیلم، در سال 1382 ساخته شد. در سال 1383 پرستویی در فیلم «کافه ترانزیت» همکاری با «کامبوزیا پرتوی» را نیز تجربه کرد. اما او در همین سال فیلم دیگری را با «مجید مجیدی» کار کرد؛ به نام «بید مجنون» که می‌توان به جرات گفت، که یکی از درخشان‌ترین، بازی‌های سینمای ایران، در آن فیلم، توسط او، به ظهور رسیده است.

او در این اثر در نقش فردی نابینا است، که بینایی خود را به طور ناگهانی به دست می‌آورد. ایفای او در این نقش، به حدی اثر گذار بود، که داوران بیست و سومین جشنواره‌ی فیلم فجر با وجود این که، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره‌ی بیست و دوم، برای بازی در فیلم «مارمولک» نصیب «پرویز پرستویی» شده بود، باز هم نتوانستند، جایزه‌ی جشنواره ی بیست و سوم را از او دریغ کنند؛ به همین جهت؛ در بهمن 83، برای اولین بار در تاریخ جشنواره ی فجر، یک بازیگر (پرویز پرستویی)، دو سال پیاپی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.

اما پس از این فیلم او در سال 1384 یک بار دیگر، در همکاری با «ابراهیم حاتمی‌کیا» در فیلمی به اسم «به نام پدر» بازی قدرتمند خود را به نمایش گذاشت؛ تا باز هم، با ایفای نقشی متفاوت (با وجود شباهت‌های نقش به آثار قبلی او) بتواند بر توانایی‌های منحصر به فردش صحه بگذارد.

او در این اثر نقشِ یکی از فرماندهان جنگی، که پس از جنگ زندگی خود را وقف پاک سازی میادین مین کرده را، ایفاء می کند.

سال بعد، یعنی در سال 1385 او با پذیرشِ همکاری با «مازیار میری»، در پروژه‌ی «پاداش سکوت»، با هنرمندانی چون «رضا کیانیان»، «مهتاب کرامتی»، «پریوش نظریه» و «فرهاد اصلانی» به اتمامِ این اثر، اهتمام ورزیدند. در سال 1386 فیلمی از او بر پرده‌ها دیده نشد، اما در سال بعد، یعنی سال 1387 او با فیلم «بیست» ساخته‌ی «عبدالرضا کاهانی» در جشنواره‌ی بیست و هفتم فجر حضور داشت. اما پروژه ای‌که هم اکنون مشغول آن است، اثری است به نام «کتاب عشق» که هنوز به پایان نرسیده است.

اما در مورد فعالیت‌های تلویزیونی پرویز پرستویی اگر بخواهید، باید به سال 1367، هنگامی که او اولین بازی، در یک سریال تلویزیونی به نام «رعنا» را تجربه کرد؛ باز گردید. او هشت اثر تلویزیونی، (البته در قالب سریال) دارد، که اولین آن را شناختید، اما دومین سریال تلویزیونی که او در آن به ایفای نقش پرداخت «آپارتمان» به کارگردانی «اصغر هاشمی» بود، که در این مجموعه نقش نویسنده‌ای را بازی می کرد که در سودای نوشتن رمانی 2000 صفحه ای بود. اما مجموعه‌ی بعدی او سریال «امام علی» به کارگردانی «داود میرباقری» بود. او در این اثر نقش «محمد بن ابابکر» را ایفاء کرد. این مجموعه در سال 1370 ساخته شد. او در سال 1375 سریالِ سوم خود را بازی کرد. این اثر «آوای فاخته» نام داشت، که اثری بود از کارگردانی به نام «بهمن زرین‌پور». پنجمین مجموعه‌ی تلویزیونی او باز هم با «بهمن زرین‌پور»، یک سال پس از «آوای فاخته» بود، یعنی در سال 1376. این مجموعه «زیر چتر خورشید» نام داشت.

اما ششمین مجموعه‌ی تلویزیونی که پرستویی در آن به ایفای نقش پرداخت، اولین سریال «ابراهیم حاتمی‌کیا» بود. این مجموعه «خاک سرخ» نام داشت و در سال 1379 ساخته شد. او در این سریال، با «مهتاب کرامتی» و «بهناز جعفری» همکاری داشت.

اما هفتمین اثر او در این زمینه، که یکی از درخشان‌ترین بازی‌های او نیز به حساب می‌آید، مجموعه‌ی تلویزیونی «زیر تیغ» به کارگردانی «محمدرضا هنرمند» بود؛ کارگردانی که هم اکنون در حال کارگردانی اثر دیگری است، با بازی «پرویز پرستویی»؛ مجموعه‌ی تلویزیونیِ «آشپز باشی».

شاهین ایزد پناه


فیلم شناسی «پرویز پرستویی»

رد

نام فیلم

سال ساخت

کارگردان فیلم

توضیحات

1

دیار عاشقان

1362

حسن کاربخش

جنگی – با بازی خسرو شکیبایی، محسن صادقی و علی ترابی – مدت 103 دقیقه

2

پیشتازان فتح

1363

حسن کاربخش

جنگی - با حضور خسرو شکیبایی و رحمان باقریان – مدت 79 دقیقه

3

سازمان 4

1366

حسن جوان بخش

با بازی اصغر محبی، منوچهر اولیایی، فرنوش آل‌احمد و ... زمان 100 دقیقه

4

شکار

1366

مجید جوانمرد


5

حکایت آن مرد خوشبخت

1369

رضا حیدرنژاد


6

مار

1366

مجید جوانمرد


7

آدم برفی

1373

داود میرباقری


8

لیلی با من است

1374

کمال تبریزی


9

مرد عوضی

1376

محمدرضا هنرمند


10

روانی

1376

داریوش فرهنگ


11

آژانس شیشه‌ای

1376

ابراهیم حاتمی‌کیا


12

روبان قرمز

1377

ابراهیم حاتمی‌کیا


13

مومیایی 3

1378

محمدرضا هنرمند


14

عشق شیشه‌ای

1378

رضا حیدرنژاد


15

شوخی

1378

همایون اسعدیان


16

موج مرده

1379

ابراهیم حاتمی‌کیا


17

آب و آتش

1379

فریدون جیرانی


رد

نام فیلم

سال ساخت

کارگردان فیلم

توضیحات

18

عزیزم من کوک نیستم

1380

محمدرضا هنرمند


19

دیوانه‌ای از قفس پرید

1381

احمدرضا معتمدی


20

بانوی من

1381

یدالله صمدی


21

مارمولک

1382

کمال تبریزی


22

دوئل

1382

احمدرضا درویش


23

کافه ترانزیت

1383

کامبوزیا پرتوی


24

بید مجنون

1383

مجید مجیدی


25

به نام پدر

1384

ابراهیم حاتمی کیا


26

پاداش سکوت

1385

مازیار میری

با بازی رضا کیانیان، مهتاب کرامتی، پریوش نظریه، فرهاد اصلانی

27

بیست

1387

عبدالرضا کاهانی


28

کتاب عشق

1388



مجموعه‌های تلویزیونی

1

رعنا


داود میرباقری


2

امام علی

1370

داود میرباقری


3

آپارتمان

1370



4

آوای فاخته

1375

بهمن زرین‌پور


5

زیر چتر خورشید

1376

بهمن زرین‌پور


6

خاک سرخ

80-1379

ابراهیم حاتمی‌کیا


7

زیر تیغ

1385

محمدرضا هنرمند




لیست نامزدی ها و جوایز «پرویز پرستویی» در جشنواره های گوناگون

سال دریافت

نام جشنواره

نام فیلم

موضوع جایزه

عنوان جایزه

نتیجه

رد

1362

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 2

دیار عاشقان

نقش دوم مرد

سیمرغ بلورین

برگزیده

1

1374

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 14

لیلی با من است

نقش اول مرد

دیپلم افتخار

برگزیده

2

1374

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 14

لیلی با من است

نقش اول مرد


نامزدی

3

1376

جشنواره فيلم دفاع مقدس – دوره 6

آژانس شیشه‌ای

نقش اول مرد

سیمرغ بلورین

برگزیده

4


جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 16

آژانس شیشه‌ای

نقش اول مرد

لوح افتخار – شش سکه‌ی بهار آزادی – تندیس جشنواره

برگزیده

5

1377

جشنواره فيلم دفاع مقدس – دوره 7

آژانس شیشه‌ای – روانی – مرد عوضی

نقش اول مرد

3 تندیس جشنواره

برگزیده

6

1379

جشن خانه‌ی سینما – دوره 3

مومیایی 3

نقش اول مرد


نامزدی

7

1380

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 18

موج مرده

نقش اول مرد


نامزدی

8

1381

جشن خانه‌ی سینما – دوره 5

دیوانه‌ای از قفس پرید

نقش اول مرد


نامزدی

9

1382

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 21

مارمولک

نقش اول مرد


نامزدی

10

1382

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 21

مارمولک

نقش اول مرد

تقدیر ویژه هیات داوران

برگزيده

11

1383

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 22

مارمولک

نقش اول مرد

تندیس

برگزیده

12

1383

جشن خانه‌ی سینما – دوره 8

بید مجنون

نقش اول مرد

سیمرغ بلورین

برگزیده

13

1384

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 23

به نام پدر

نقش اول مرد

سیمرغ بلورین

برگزیده

14

1384

جشنواره بين المللي فيلم فجر – دوره 24

بید مجنون

نقش اول مرد


نامزدی

15

1385

جشن خانه‌ي سینما – دوره 9

به نام پدر

نقش اول مرد


نامزدی

16

1387

جشن خانه‌ي سینما – دوره 10

کتاب قانون

نقش اول مرد

تندیس

نامزدی

17

1387

جشن خانه‌ی سینما- دوره 12

بیست

نقش اول مرد


نامزدی

18

1- در مقاله‌ای در سایت پارسی گولد خواندم، آمده بود که؛ (پرستویی با سخت کوشی‌اش توانست یازده هزار تومان جمع کرده و خانه ای در حوالی ترمینال جنوب بخرد) اما این یازده هزار تومان، همان پس اندازها در اوست که در متن توضیح داده شده. رجوع کنید به مصاحبه‌ی محمد اشعری و عیسی محمدی، با پرویز پرستویی که در سایت تفاهم نیوز منتشر شده است.

2- در سال 1998 فيلم «موميايي» ساخته شد. كارگردان فيلم به دليل استقبال زياد، در سال 2000 فيلم «بازگشت موميايي» يا «موميايي 2» را ساخت، نام اين كارگردان «استفان سامرز» است. اما «محمدرضا هنرمند» به همين دليل و براي طنز، نام اثر خود را «موميايي 3» گذاشت.


منابع:

1- وبگاه ویکی پدیا

2- تارنمای سینمایی سوره

3- وبگاه ایران آکتور

4- تارنمای IMDB

5- www.siterooz.com

6- www.tafahomnews.com

7- مجله‌ی سینمایی سوره

8- مجله‌ی سینمایی دنیای تصویر

9- www.parsigold.com

10 - روزنامه‌ی تفاهم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر