ادامه ی مطلب «آل پاچینو، با نگاهی به زندگی و جوایز وی»
«نیل مک کولی» با بازی «رابرت دنیرو» دزدی حرفه ای است، که به همراه دستیارانش (کریس شیهر لیس و مایکل پریتو) به همراه شخصی که تازه به آنها اضافه شده، با نام «وینگرو» اقدام به سرقت از یک ماشین حامل پول و اوراق بهادار بانک می کنند. یکی از نگهبانان توسط همان فرد تازه وارد، یعنی وینگرو کشته می شود. به همین دلیل، گروه مجبور به قتل هر سه نگهبان می شوند؛ عملی که مک کولی با آن به شدت مخالف بود. این گروه پس از این اتفاق نقشه ی سرقت یک بانک طرح ریزی می کنند.
اما روی دیگر سکه، کارآگاه «وینسنت هانا» با بازی «آل پاچینو» است. او در هنگام پیگیری پرونده سرقت اوراق، پی به نقشه های بعدی گروه مک کولی می برد. طی اتفاقاتی، هانا پی به هوش سرشار مک کولی می برد. حتی تا حدی از او خوشش می آید. به همین دلیل در یک قرار ملاقات با او، از او می خواهد که خود را با پلیس درگیر نکند. اما مک کولی از نقشه اش منصرف نمی شود. تا در ادامه ی فیلم چالش بین این دو شخصیت و تعقیب و گریزهای زیبای خیابانی فیلم، برای مخاطب به نمایش گذاشته شود.
حال، قصد پدید آوردن این نوشته، تحلیل و بررسی بازی آل پاچینو در این فیلم است. صحنه ی سوم فیلم با نمای اورشولدری از او که مشغول رانندگی است آغاز می شود. در نمای بعدی کارآگاه وینسنت هانا از ماشین پیاده می شود، او با وجناتش در این لحظه آل پاچینو را از یاد ما می برد. راه رفتن وی شکل و فرمی خاص دارد، دست هایش را با کمی فاصله از پهلوها عقب و جلو می برد، نگاه ها و جنبش سر و چشم زیاد است اما دقت کامل به کوچک ترین مسائل صحنه ی جنایت در چشمانش پیداست. استفاده از اجزای بدن برای رساندن مفهوم در این نقش او زیاد است، چه برای مخاطب، چه برای بازیگر مقابلش. اما یکی از بزرگترین شگردهای او که بسیار منحصر به فرد نیز به نظر می رسد، دیالوگ گفتن و حرف زدنی کاملاً رسا با چشم هایش است. اگر تا به حال به این نکته پی نبرده بودید، حتماً این فیلم را با دقت در این مقوله ، یک بار دیگر مشاهده کنید.
باید گفت تحلیل شخصیت وینسنت هانا در شناخت شگردهای بازیگری پاچینو می تواند یاری رسان و مددکار خوبی باشد. وینسنت هانا پلیسی است وظیفه شناس و پایبند به اصول کاری و تا حدی اخلاقی، البته او به همان اندازه که در کارش موفق است در زندگی زناشویی ناموفق است. سه بار تجدید فراش او نشانگر همین نکته می تواند باشد. او شخصیتی است که بیش از آن که به مسائل احساسی رابطه ی زناشویی اش اهمیت دهد، بیشتر مسائل جنسی است که او را تحریک می کند؛ برای درک بهتر این مطلب می توانید به صحنه ی اعتراف گیری از آلن مارسیانو (کسی که با همسر کریس شیهرلیس رابطه دارد) مراجعه کرده تا نظر و احساس او درباره ی زنان را بهتر درک کنید. اما حرکت بدنی او، یا به عبارتی دقیق تر زبان بدن او دارای نشانه های زیر می باشد: بستن یک دستبند نسبتاً متفاوت، آدامس جویدن در بیشتر صحنه های فیلم، استفاده از بشکن برای تکمیل کردن جمله و یا تاکید بر یک مطلب، بلند کردن صدا و در مواقعی حتی فحاشی در بیشتر گفتگوهای پراسترس و مهم. با این همه وجه احساسی شخصیت او را نیز نباید انکار کرد، وقتی او نادختری اش را در حمام می بیند واکنش های انسانی و پر احساسی را از او می بینیم و همین مساله است که باعث می شود پاچینو برای بازی در این نقش بر روی لبه ی تیغ حرکت کند. اما همان طور که در ابتدای نوشته اشاره کردم، من با دیدن وینسنت هانا در این فیلم، تا قبل از آمدن تیتراژ پایانی شخصیتی به نام آل پاچینو را از یاد برده بودم.
تیتراژ که بالا آمد با دیدن نام پاچینو، یادم آمد که هانا همان پاچینو بوده است.
ادامه دارد ...
عارف خیری
شناسنامه:
عنوان اصلی فیلم: Heat
عنوان فیلم در ایران: مخمصه
کارگردان: مایکل مان
فیلمنامه: مایکل مان
بازیگران: رابرت دنیرو، آل پاچینو، وال کیلمر، جان وایت، تام سیزمو، دیانا ونورا، امی برنمن، اشلی جاد، میکلتی ویلیامسون
سال ساخت : 1995 میلادی – آمریکا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر