حقوقی: آقای هنرمند، ابتدا معرفی کوتاهی داشته باشیم از پشتوانه هنری جنابعالی و سپس شرحی از فعالیتهایی که به شکل اجرایی، امروزه در آن مشغول به کارید؟
هنرمند: به نام خدا. من از سال 61 به صورت جدی در تئاتر اصفهان با نمایش بئر زمزم به کارگردانی آقای مرادیان که در تالار هتل شاه عباس به اجرا در آمد، شروع کردم. البته پیش از آن هم در مدرسه به شکل پراکنده کار میکردیم اما اولین کار جدی من از سال 61 شروع شد تا این که با سمت تهیهکننده به صدا و سیما وارد شدم.
حقوقی: تا آنجا که میدانیم بعد از مدتی تهیه کنندگی، دورهای مدیر تولید بودید و اکنون نیز در سمت ریاست واحد طرح و برنامه شبکه اصفهان مشغول به کارید، در این باره و در واقع در مورد ارتباط خود با طرح و روند تصویب آن توضیحاتی بدهید.
هنرمند: از زمانی که آمدیم سعی کردیم تمامی دوستانی که طرحی دارند را جذب کنیم. البته ایراد اساسی کار در این جاست که ما نشستیم تا افرادی طرح بیاورند تا از بین این طرحها، طرحی را تصویب کنیم؛ نکته مهم این جاست که اگر ما بخواهیم قدرتمند عمل کنیم باید از این مرحله فراتر رویم و نه تنها پذیرنده طرح، که سفارش دهنده طرح نیز باشیم. همچنین از پژوهشگران و اساتید هر رشته برای ساخت فیلمهای مرتبط با رشته آنها استفاده کنیم.
حقوقی: آقای هنرمند، تفاوت اصلی نمایشهای صحنهای با تله تئاتر چیست؟ یک تله تئاتر از چه امکاناتی باید استفاده کند تا کاری در خور توجه شود؟
هنرمند: نمایش صحنهای مقولهای است خاص که همیشه مورد توجه بازیگران تئاتر بوده است. بارها شنیدهایم که بازیگران از این که تماشاگر با آنها نفس به نفس است چه تعریفهایی کردهاند. اما گاهی در ضبط تلویزیونی این اتفاق نمیافتد، به نمونه در شبکه 4 با اساتیدی که دارد و اهمیت تلهتئاتر در این شبکه، گاهی کارهایی به ضبط میرسند، که افزون از بازیگران شناخته شده، از دکورهای مناسب و هزینههای خوبی برخوردارند. اما مخاطب تلهتئاترها معمولاً طیف مشخصی از جامعه است که این البته تا حدی مربوط به ذات نمایش و تلهتئاتر است.
حقوقی: آقای هنرمند، یکی از تولیدات ما در صدا و سیما تله تئاتر است، که تولیدات شبکه اصفهان در این زمینه یعنی تله تئاتر و به ویژه وجه تلویزیونی آن شکل قابل توجهی به خود گرفته است، حال سئوال من از شما به عنوان کسی که دغدغه بازیگری تئاتر داشته و همچنین در یکی دو نمونه از این تله تئاترها غیر از تهیه کنندگی، بازیگری نیز نموده این است که این تئاترها چگونه انتخاب می شوند؟
هنرمند: ما از سال 1383 تا به امروز نمایشهایی را به کارگردانی تلویزیونی آقای فرشاد احمدی دستگردی به شکل فیلمتئاتر یا تلهتئاتر ضبط کردیم که نفس این همکاری خود باعث شده تا کارهایی داشته باشیم متفاوت و البته تا حد زیادی این حاصل زحمات ایشان است. در واقع کار را ما در سال 1383 با نمایش «باد سرخ» شروع کردیم که البته پیش از این به اجرای صحنهای درآمده بود؛ که این تجربهای در خور توجه برای ما بود. به ویژه هم بازی شدن با آقای سورانی و کار سخت کارگردان تلویزیونی که به شیوه تک دوربینه نمایش را از نماهای گوناگون و البته متنوع ضبط میکرد. تا این که این تلهتئاتر به جشنواره مراکز استانها در تبریز راه پیدا کرد و 7 عنوان جایزه را به خود اختصاص داد و از آن زمان شبکه اصفهان در بخش تلهتئاتر یکی از موفقترین شبکههای ایران بوده است. در واقع این موفقیت با «باد سرخ» شروع و با «اترارنامه» ادامه یافت و سپس «شاعره آتش» و در پی آن «یزرا» که این نمایش آخری در بخش ویژه دفاع مقدس عناوین چندی را دریافت کرد؛ و البته کارگردانی تلویزیونی تمامی این کارها به عهده آقای فرشاد احمدی دستگردی بوده است. امسال هم تلهتئاتر «مثل آواز خدا» را به کارگردانی تلویزیونی آقای فرشاد احمدی دستگردی را داریم. دقیقاً به یاد دارم همان سال (1383) آقای آزادیور در تبریز گفتند (البته من تقریباً نقل به مضمون میکنم): «من سالهاست که نمایشهای تلویزیونی را در ایران، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب دنبال میکنم و همچنین در کشورهای پیشرفته در تئاتر؛ و میتوانم به صراحت بگویم که شیوهای که در «باد سرخ» به کار گرفته شده شیوهای است نو که تا به حال مشابه آن را ندیدهام و دوست داشتم تهیه کننده و کارگردان تلویزیونی نمایش را ببینم.» البته هدف اصلی ما هم در این تله تئاتر تا حدودی همینها بود و با یادآوری این نکته که میخواستیم نمایش تلویزیونی به جز نو بودن، نمایش را به شیوه ویژهتری دنبال کند. این کار را ما با نزدیک کردن دوربین به بازیگران و قرار دادن آن درون صحنه و یا حتی چه بسا در بسیاری از موارد در زوایای نامتعارفتر از آن چه در تلهتئاترها دیده میشد به انجام رساندیم؛ آن هم با وجود تک دوربینه بودن این نمایش تلویزیونی که البته کار را تا حدود زیادی سخت میکرد. شاید یکی از دلایل استفاده از شیوه تک دوربین آن بود که نمیتوانستیم استودیو را راضی به این شیوه کنیم پس ناگزیر به یکی دیگر از استودیوها که تجهیز نشده بود رفته و کار را پیگیری نمودیم به هر حال، این مورد ضبط که با تعریف همیشگی از شیوه ساخت تلهتئاتر که معمولاً استفاده از 3 دوربین یا بیشتر است متفاوت بود خود باعثی شد برای یک رج زدن متفاوت و فکر شده تا حس بازی گروه نمایشی در حداقل موارد شکسته شود، حتی اگر در کاری چون «اترارنامه» بیش از 2700 نمای برداشت شده داشته باشیم، که به نظر من این یکی از تواناییهایِ ویژه گروه تلویزیونی و کارگردان تلویزیونی کار بود که تا مرحله تدوین با توانایی ویژه خانم لیلا شمسی و خود آقای احمدی دستگردی ادامه یافت. و البته تنها کار به برشهای تند و مقطع منتهی نشد؛ به عنوان مثال شیوهای که آقای احمدی در اترارنامه مد نظر داشت، در کارهای دیگری چون باد سرخ و شاعره آتش و مثل آواز خدا 70 تا 80 درصد کار را پلانهای حرکتی پر میکرد که البته این شیوه ها انتخابشان بستگی دارند به نوع نمایشی که ما ضبط می کنیم. به هر حال ما خوشحالیم که نمایش تلویزیونی در شبکه اصفهان جای خودش را پیدا کرده و البته این از حمایت ریاست مرکز اصفهان جناب آقای کلباسی بوده است صد در صد. به جز این، این را نیز باید اضافه کنم که این تله تئاترهایی که تاکنون کار شده تمام توانایی بچهها نیست چنانچه، اگر برآورد مناسب در اختیار قرار بگیرد و امکاناتی که ما نیاز داریم فراهم شود مطمئناً کارها از این که هست خیلی موفقتر خواهد شد.
حقوقی: آقای هنرمند حال سئوال من این است که بعد از ورود این تئاترها به جشنواره مراکز استانها وارد شدن آنها را برای اولین بار به جشنواره فجر چگونه میبینید؟
و در زمینه تئاتر فجر امسال اولین سالی بود که بخش نمایشهای تلویزیونی در آن آغاز به کار کرده و 8 تله تئاتر به بخش مسابقه راه یافت که 5 نمایش تلویزیونی کار تهران و شبکه 4 بود. کارهای شهرستانی از اصفهان، ایلام و شیراز آمده بود. «اترارنامه» که از اصفهان به جشنواره راه یافت و 4 عنوان از کارگردان نمایش گرفته تا متن، بازیگر و کارگردانی تلویزیونی، به حق بسیار زیبای آقای فرشاد احمدی دستگردی. حال اگر دقیق نگاه کنید میبینید که این کار (اترارنامه) با کمترین برآورد ساخته شده هر چند در شبکه اصفهان جزو برآوردهای خوب بوده است؛ که با توجه به نوع کار و زحماتی که در آن به کار رفته و تعداد روزهای کار باز کم است و کفاف گروه را آن گونه که باید بدهد، نمیدهد.
حقوقی : چیزی که تقریباً تمام خوانندگان ما و تمامی آدمهایی که به نوعی دغدغه آنها سینما و تلویزیون است این است که میخواهند از زبان یک تهیه کننده با دو نفری که کارگردان نامیده میشوند یعنی کارگردان هنری و کارگردان تلویزیونی آشنا شود و تفاوت کار این دو را بفهمند. در واقع این واژه کارگردان هنری از کجا آمده، چون در اصل ما با دو نفر روبرو هستیم یکی کارگردان نمایش و دیگری کارگردان تلویزیونی؛ که اولی فرامین نمایشی، میزانسنهای نمایشی و بازیها را هدایت میکند و دومی در اصل فرامین دوربین، نور، صدا و بسیاری از چیزهای دیگر را که اتفاقاً با مقوله هنر بسیار عجین است. چرا به اولی میگویند کارگردان هنری و به دیگری میگویند کارگردان تلویزیونی؟
هنرمند: اگر ما یک فضای کاملاً معمولی تله تئاتر داشته باشیم و قصد ما تنها سوئیچ کردن آن چه باشد که روی صحنه به اجرا میآید این واژه شاید درست است. در این روش کارگردان تلویزیونی تنها یک ضبط ساده میکند که البته به نظر من در بسیاری از کارهای شبکه چهار هم این اتفاق نمیافتد و آدمهای صاحب تجربه، در آنجا نقش مستقیم و اساسی خود به عنوان کارگردان تلویزیونی ایفاء میکنند؛ اما در این شیوهای که ما مد نظر داشتهایم برای آن که من خودم گاهی اجحاف به کارگردان نمایش را میدیدم، قرار بر این شد، که کارگردان نمایش هر چه دارد قبل از ضبط تلویزیونی به انجام برساند و کار او به محض ورود به استودیو تمام شده فرض شود؛ و از آن جا به بعد کارگردان تلویزیونی است که نقطه نگاه خود را بر کار حاکم مینماید. به عبارتی او با دکوپاژ خود و هدایت تمامی گروه از آن چه میبیند به شکلی که مناسب تشخیص میدهد با توجه به شناخت خود نمایش را برای یک بار ضبط مینماید. در واقع کارگردان نمایش که در این جا به کارگردان هنری تعبیر میشود میزانسنش را داده؛ بازیگرانش را هدایت کرده و هنگام ضبط در استودیو دیگر کاری جز توجه به حس بازیگرها و گاهی تذکر نکتههایی تنها و تنها در مورد حس بازیها ندارد که این مورد نیز آنچه را در مونیتور و از زاویه دید کارگردان تلویزیونی میبیند فرض اساسی است. به عبارتی کارِ کارگردان تلویزیونی تازه با ضبط اولین نما تا مدتی طولانی ادامه مییابد. به ویژه که در کارهای ما، آقای احمدی تصویر نیز میگرفتند و به همراهی خانم شمسی تدوین کار را نیز برعهده داشتند. البته کار آقای احمدی دستگردی و گروهشان به نظر من بزرگترین احترام به کارگردان نمایشی است. زیرا آن چه او به معنای حرکت در نمایش ساخته، نه تنها در مرحله تلویزیونی دستخوش تغییر نشده بلکه کارگردانی تلویزیونی به آن کمک کرده تا کاری بهتر از کار درآید. در واقع کارگردان تلویزیونی با استفاده از شیوه تک دوربینه میتواند حرکتهای نمایشی را از هر زاویه دیدی که مد نظر کار تلویزیونی است به تصویر بکشد. به عبارتی این امر تا آن جا قابل اطمینان کارگردانهای هنری ما بود که در حین ضبط در برخی از موارد استودیو را ترک کرده و میتوانستند در استودیو حضور نداشته باشند. بدون آن که نگران این باشند که نمایش آنها دچار اُفت شود. به اضافهی این که آقای احمدی دستگردی، خود نیز با نمایش بیگانه نیست، بلکه به دلیل آن که نمایشنامه هم مینویسد این حس اطمینان را کارگردانان نمایش به او کاملاً داشتهاند.
حقوقی: آقای هنرمند، مردم میخواهند بدانند که چه روندی در کار است تا در نهایت یک کار 40 – 50 دقیقهای از یک تلویزیون پخش شود؟ مردم گاهی نمیدانند چه اتفاقی پشت دوربین میافتد و انگار فقط به آنها این فرصت داده شده تا بدون رفتن به سالن نمایش و خریداری بلیت، به راحتی نمایشی را ببینند. حال سئوال این است که در راه ساخت این نوع برنامهها چه مشکلاتی فرا روی شماست؟ و در واقع وظایف یک تهیه کننده چیست؟
هنرمند : در تلویزیون از تصویب طرح و فکر اولیه تا هنگام پخش تهیه کننده مسئول است. کار جدی و کار هنری کردن زحمت فراوان دارد حال در این روند هر مسئولیتی داشته باشی. در واقع انجام کارهای معمولی و دم دستی هر چند شاید به لحاظ مالی بهتر باشد و وقت کمتری را در اختیار بگیرد اما یک کار هنری جدی وقت زیادی میبرد، هزینهای بیشتری طلب میکند و زحمت بسیار زیادی دارد. به نمونه در برخی از کارهایی که انجام میشود در روز 25 تا 30 دقیقه ضبط انجام میشود اما وقتی کاری با دقت و وسواس ویژه جمع میشود زمان بسیار بیشتری میبرد. من یادم است که مثلاً تله تئاتر «اترارنامه» با 48 دقیقه زمان در مدت 17 روز کار شد که به طور متوسط روزانه 3 دقیقه ضبط داشتیم. و این البته با توجه به اهمیت کار و برداشتهای گوناگون از زاویای مختلف مهم است. و ناگفته پیداست که تفاوت 3 دقیقه ضبط روزانه با 30 دقیقه ضبط تا چه میزان هزینه بر است؛ آن هم با وجود هزینههای بالای صحنه و رفت و آمد و خوراک و سایر هزینههای پیش بینی شده یا پیش بینی نشده دیگر. اما من افتخار میکنم که کارهایی که با آقای فرشاد احمدی دستگردی و دیگران داشتهام به عنوان کارهایی خوب در کارنامه من و دیگر دوستان دست اندر کار مانده است. به هر حال این چند نمایشی که ما ضبط کردیم با احترامی که برای تمامی کارگردانهای نمایشی آنها قائلم برای تلویزیون نشده بود و توجه نویسنده بیشتر به اجرای صحنهای آنها بوده است. در واقع با حمایت مرکز و با توجه به علاقمندی آقای کلباسی به این نوع برنامهها، کارهای خوبی ارائه دادهایم و اگر این حمایت بیشتر شود و در زمینه برآورد، مبالغ بیشتری به این نوع برنامهها تعلق گیرد کارهای به مراتب بهتر و قویتری اجرا خواهیم کرد.
حقوقی: در پایان اگر راجع به عوامل همکار صحبتی هست در خدمتیم.
هنرمند: همان طور که گفتم من به عنوان یک تهیه کننده اگر سراغ برنامههای معمولی و روزمره بروم هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روانی راحتترم. این مساله برای تمامی عوامل دیگر دست اندر کار این نمایشهای تلویزیونی هم صدق میکند. اما ارزش ویژه این کارها و اعتباری که برای هر یک از عوامل به ارمغان میآورد باعث میشود تا سختی کار تحمل پذیر شود. در این جا میخواهم از دوستانی که در این تلهتئاترها همکاری داشتند یادی کنم در این نمایشها به جز آقای فرشاد احمدی دستگردی و خانم لیلا شمسی که زحمات زیادی در زمینه کارگردانی تلویزیونی، تدوین و تصویر و غیره کشیدهاند، عوامل دیگری هم بودهاند. مانند: آقای مجتبی حبیبالهی، صدا بردار؛ آقای حفیظ الله قاسمی، نورپرداز؛ آقای علی زارعان ، دستیار تصویر ، و آقای هومن همامی در زمینه موسیقی که در جشنوارههای متفاوت جوایزی دریافت کردند. در واقع همه عوامل تلویزیونی در کنار گروه نمایش جمعاً در جشنوارهها به 24 عنوان برتر دست یافتهاند؛ که یکی از اصلیترین آنها همین جشنواره فجر امسال بود که بهترین کارگردانی تلویزیونی به آقای فرشاد احمدی دستگردی به عنوان نمونهوارترین حرکت اصفهان در راستای کار تلویزیونی اهداء شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر